بوی زندگی و یک کلاغ چهل کلاغ فضای مجازی
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۷۵۰۲۷
گروه جامعه ایرنا - زندگی در جریان است و این موضوع را میتوان از ترافیک صبحگاهی مهر ماه، کودکانی که با لباسهای فرمهای رنگارنگ دست در دست پدران و مادران خود در مسیر مدرسه هستند، ایستگاههای شلوغ مترو و اتوبوس، صفهای شلوغ در ایستگاههای تاکسیهای خطی ملاحظه کرد. افرادی که نان تازه به دست عازم محل کار شدهاند، بانکها و مغازههایی که از سر صبح باز هستند و مردمی که کیف به دست در خیابان میروند تا به مقصدی برسند و عصرهای پر ترافیک و عابران و شهروندانی که کیسه های خرید در دست دارند یا در رستورانها و کافهها مشغول صحبت و گذران اوقات هستند، همه و همه بوی زندگی را به مشام میرساند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از زاویه دید افرادی که فقط پشت دستگاههای رایانه یا از طریق گوشی تلفن همراه و از فضای مجازی، واقعیات اجتماعی را رصد می کنند، ظاهرا جنگ در گرفته است. فیلمهایی که در فضای مجازی منتشر میشود، عکسها و توئیتهایی که حتی توسط افراد مشهور زده میشود حاکی از یک اتفاق و التهاب است؛ التهابی که اذهان را مشوش میکند. تصاویر خشونت باری که حتی مناسب دیدن همه افراد نیست و جز ترویج خشم و نفرت و ناامیدی چیزی در پی ندارد اما وقتی پا از ابرهای فضای مجازی به دنیای واقعی میگذاری، دنیای دیگری در جریان است.
واقعیت این است که فضای واقعی و مجازی آنچنان به هم تنیده و آمیخته شده است که گویی مانند یک کلاف سردرگم هر کاربری را هم درگیر میکند و در این آشفته بازار یک کلاغ چهل کلاغ فضای مجازی، تشخیص اخبار صحیح و جعلی کار سادهای نیست. در این فضا هر چند دسترسی انبوه به کاربران سرعت انتشار اخبار و حوادث را افزون کرده است اما اغراق و مبالغه در وقوع یک حادثه با واقعیت فاصله بسیار دارد و راستی آزمایی تک تک هر خبر هم در جو غبارآلود مجازی نه ممکن است و نه میسر و فقط مخاطب را به فکر فرو می برد که چه شده است و تحیر و نگرانی که چه خواهد شد.
بمباران اطلاعات فرصت اندیشه را میگیرد و آنقدر با دیدن تصاویر احساسات هر انسانی درگیر میشود که با تخریب ساختار فکری مخاطب ممکن است فهم و ادراک واقعیات را با اخلال مواجه کند و در این میان، بنگاهها و غولهای خبرپراکنی هم از آب گل آلود ماهیهای درشت می گیرند اما مهم تاوانی است که جامعه در پس این جریانات، گزاف می پردازد.
اعتماد و بارقههای امید اجتماعی که در پس این حوادث و بازتابهای واهی تحت تاثیر قرار میگیرد و مفاهیم اجتماعی موجهی همچون اعتراض، پاسخگویی و شفافیت به مضامین خشونت باری چون اغتشاش و خرابکاری تبدیل میشود. در سایه همه این اتفاقات و جریانات اجتماعی، آگاهی و آگاهی بخشی واقعیتی انکارناپذیر است و باید خلا جریان اطلاعاتی و بازنشر اطلاعات در جامعهای که تحت تاثیر شدیدترین بمبارانهای تبلیغاتی منفی است، در مسیر روشن و شفاف پیگیری شود.
---------------------
*خبرنگار اجتماعی ایرنا
برچسبها امید اجتماعی سواد رسانه ای فضای مجازی اغتشاشاتمنبع: ایرنا
کلیدواژه: امید اجتماعی سواد رسانه ای فضای مجازی اغتشاشات امید اجتماعی سواد رسانه ای فضای مجازی اغتشاشات فضای مجازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۷۵۰۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شعری که در فضای مجازی ۱۰ میلیون بازدیدکننده داشت
محمود اکرامی فر درباره برنامه «سرزمین شعر» که از شبکه چهارم سیما پخش شد، گفت: این برنامه شعر را به یک گفتمان عمومی و از یک گزاره محفلی به یک گزاره عمومی تبدیل کرد، به طوریکه شعر را در جامعه رواج داد و توانست دوباره به زندگی عمومی، گفتگوها و ارتباطات کلامی مردم برگرداند.
وی افزود: موسی عصمتی یکی از شاعرانی بود که بخاطر جاذبه رسانهای و شعر خوبش از او استفاده کردم و در گروه من قرار داشت. اشعار او را در صفحه مجازی ام منتشر کردم و بازخوردهای زیادی از آن گرفتم.
این شاعر و داور برنامه تلویزیونی «سرزمین شعر» گفت: بیش از صد هزار نفر از این صفحه من بازدید کردند و شعر این شاعر حدود ۱۰ میلیون نفر بازدیدکننده داشت. خیلیها برای ما نوشتند که با این شعر زندگی کردند و حتی به گریه افتادند. میتوانم بگویم سرزمین شعر برنامه خوبی بود و میتواند بهتر هم شود.
برنامه «سرزمین شعر» در ادامه هجدهمین جشنواره بین المللی شعر فجر از ۲۶ اسفند پارسال در قالب مسابقه شعر به روی آنتن شبکه چهارم سیما رفت و فرصتی شد برای شنیدن اشعار جشنواره و انتخاب شاعران برتر بود. در قسمت اول این برنامه غزلی از موسی عصمتی درباره پدر و کارگران معدنعلاوه بر اینکه حضار برنامه را تحت تاثیر قرار داد، با اقبال عمومی هم همراه شد.
(پدر)
پدرم را خدا بیامرزد، مردِ سنگ و زغال و آهن بود
سالهای دراز عمرش را، کارگر بود، اهل معدن بود
از میان زغالها در کوه، عصرها رو سفید برمیگشت
سربلند از نبرد با صخره، او که خود قلهای فروتن بود
پا به پای زغالها میسوخت! سرخ میشد، دوباره کُک میشد
کورهای بود شعلهور در خود، کورهای که همیشه روشن بود
بارهایی که نانش آجر شد، از زمین و زمان گلایه نکرد
دردهایش، یکی دوتا که نبود! دردهایش هزار خرمن بود
از دل کوههای پابرجا، از درون مخوف تونلها
هفت خوان را گذشت و نان آورد، پدرم که خودش تهمتن بود
پدرم مثل واگنی خسته، از سرازیر ریل خارج شد
بی خبر رفت او که چندی بود، در هوای غریب رفتن بود
مردِ دشت و پرنده و باران، مردِ آوازهای کوهستان
پدرم را خدا بیامرزد، کارگر بود، اهل معدن بود
منبع: صداوسیما
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیات